هر کسی که منو می خواد، باید لیاقتمو داشته باشه، باید مثل خودم ثروتمند باشه، من برای به دست آوردن این ثروت زحمت کشیدم و خون دل خوردم، به همین خاطر به سادگی به هر بی سر و پایی نمیدمش! ثروت من عشق و ایمان و صداقت و نجابت و سادگی منه، قلب من جواهری درخشان که نذاشتم به پرده گناه سیاه و آلوده بشه، همین نه چیز دیگه! وقتی که منو بی دلیل گذاشت و رفت خیلی دلم گرفت، خیلی تنها شدم، کلی حرفای قشنگ قشنگ و عاشقانه که می خواستم بهش بگم توی دلم موند، به سرم زد که یه وبلاگ بسازم و همین کارو هم کردم، از روزی که شروع به نوشتن کردم یک سال میگذره و توی این مدت به لطف شما دوستای خوب پا بر جا موندم، اما این روزا حس و حال نوشتن ندارم، به خصوص که دیگه انگیزه ای برای اینکار نیست، به هر حال مطلب بعدی آخرین مطلب منه و این دفتر خاطرات برای همیشه بسته خواهد شد. خوب دیگه بریم سر عشق...
از عـشــق که گفتم همه دیـوانه شدند
نشنیده حرف دل راهی می خانه شدند
کاش که توی این روز قشنگ یکی رو داشتم که وقتی یاد سختی های گذشته زندگیش میفتاد و دلش می گرفت و اشک توی چشماش جمع می شد، سرش رو می ذاشت روی شونم و راحت گریه می کرد، منم دست می کشیدم توی موهاش و عاشقانه نوازشش می کردم. کاش یکی رو داشتم که شادی هام رو باهاش قسمت می کردم، وقتی که اونم شاد بود و خنده رو روی لب هاش میدیدم، از شادی اون لذت می بردم، اون رو در آغوش می گرفتم و به لب هاش بوسه می زدم... کاش یکی رو داشتم که توی هوای خوب بهاری بین درختای سر سبز باهاش قدم می زدم، توی تابستون گرمای عشقش رو بیشتر احساس می کردم، توی پاییز زیر بارون و توی زمستون دستای گرمش توی دستم... اما افسوس... خواهره متین حرف جالبی زد، گفت: به کسی فکر نکن که دوسش داری، به کسی فکر کن که بهت فکر می کنه! نمی دونم که متین الآن کجاست و پیش کیه، نمی دونم که بهم فکر می کنه یا نه، اما من توی این روز قشنگ و مقدس منتظر اون نشستم که بیاد...
دلم یه همزبون می خواد
یه یار مهربون می خواد
تو کوچه های بی کسی
نفس دوباره جون می خواد
کبوتر قشنگ من
با من دوباره حرف بزن
رو لحظه غصه و غم
رنگ محبت رو بزن
به من بگو که ای خدا
باشم تا کی از اون جدا
دلم می خواد سفر کنم
قصه تازه سر کنم
آره می خواد سفر کنم
قصه عشق و سر کنم
اینو یادتون باشه که:
اگه کسی رو دوست داری لازم نیست که حتما عاشقش هم باشی!
اگه عاشق کسی هستی لازم نیست که حتما بهش دلبسته بشی!
اگه دلبسته کسی شدی لازم نیست که حتما دلداده یا دلباخته بشی!
و اگر دلداده یا دلباخته کسی شدی بهتر که باهاش ازدواج کسی!
اما اگه خواستی با کسی ازدواج کنی باید حتما دلداده یا دلباخته باشی!
اما اگه دلداده یا دلباخته کسی هستی باید حتما عاشقش باشی!
و اگر عاشق کسی هستی باید حتما دوسش داشته باشی!
اما با همه اینها همیشه اولویت اطاعت رو با عقلت قرار بده نه قلبت!
نظرات شما عزیزان:
sevda
ساعت19:53---1 بهمن 1390
duste azizam kheyli zahmat keshidi,damet garm...mareke bud
|